هفته دفاع مقدس که یاداور ایستادگی فرزندان این مرز و بوم در مقابل وحشیگریهای استکبار است بهانه ای شد تا پای صحبت یکی از رزمندگان دفاع مقدس بنشینیم، علیرضا کاشانی که هم اکنون در سنگر درس و دانشگاه مشغول است از آن روزها می گوید:
چه سالی به جبهه اعزام شدید؟
در اول مهر ۱۳۶۱ همزمان با شروع عملیات محرم به جبهه اعزام شدم و چهل ماه در جبهه حضور داشتم. پست خاصی نداشتم و عمدتا تیربارچی بودم. در عملیات های والفجر ۴، خیبر، والفجر ۸ همچنین کربلای ۴ حضور داشتم.
انگیزه شما از حضور در جبهه چی بود؟
بالاخره کشور مورد هجمه قرار گرفته بود، انقلاب نوپایی داشتیم و به این فکر افتادم که ادای تکلیف کنیم، سرپرشوری داشتیم همه اینها باعث شد که ما نیز به همراه سایر رزمندگان به جبهه برویم. عموما نیروهای مردمی را در زمستان و نیروهای ارتش را در تابستان اعزام می کردند.
ماندگار ترین خاطره ای که از جبهه دارید؟
شب عملیات کربلای چهار بود،در تاریخ ۴ دی ماه ۱۳۶۵ ،ما باید از اروند عبور می کردیم. تعدادی از رزمندگان شهرستان بافت، رفسنجان و سایر رزمندگان حضور داشتند، ما جز نیروهای غواص بودیم که باید از اروند عبور می کردیم، متاسفانه عملیات لو رفته بود. آن شب دو چهره داشت چهره ای خشن و سخت که ما بسیاری از دوستانمان را از دست دادیم و از طرفی چهره شجاعت و جوانمردی رزمندگان مطرح بود; شرایطی بود که از ۴۰۰ متری نیروهای عراقی دیده می شدند، با همه چیز حتی دولول و چهارلول ضد هوایی که در مقابل هواپیما استفاده می شود را به طرف رزمندگان شلیک می کردند، رزمندگان روی آب بدون دفاع و حتی جاپایی که خود را نگه دارند و تیراندازی کنند رو در روی عراقی ها بودند. جوانمردی نیروها آنجا پررنگ بود چرا که نیروها می توانستند برگردند زیرا زمانی عراقی ها متوجه شده بودند که ما هنوز وارد آب نشده بودیم اما در عین حال وارد آب شدند و ایستادگی کردند. این یکی از صحنه هایی بود که هرگز فراموش نمی کنم.
“دفاع همچنان باقیست” این جمله از دیدگاه شما چه مفهومی دارد؟
دفاع یک امر مستمر است و محدود و مقطعی نیست، علی الخصوص در راهی که ما انتخاب کرده ایم،شعار ها و ارزشهایی که ما بخاطر آن انقلاب کردیم همیشه پایدار هستند، ما همیشه دشمن داریم یعنی همان خصومت شیطان با ما; خصومت شیطان با ما پایانی ندارد و هر چه ما قوی تر شویم شیطان هم قوی تر می شود.
رشادت های جوانان ما که بخاطر آن شعارها دادند باعث پیچیدگی کار ما با دشمن شد و این تمامی ندارد. دفاع امری مستمر است بخشی از آن هشت سال دفاع مقدس و جنگ سخت بود اما الان شکل دفاع تفاوت دارد هر چند در بعضی کشورها مثل عراق، سوریه، یمن و … جنگ سخت وجود دارد اما عمده آن در کشور ما جنگ نرم است و ما باید در مقابل دشمن توانایی خود را حفظ کنیم.
سخن آخر
هر چه دارم مدیون والدینم مخصوصا مادر هستم و خدا را شاکرم که ما را در برهه ای قرار داد که جنگ را درک کنیم به هر حال ما در ان زمان ماموریتی داشتیم و امروزه ماموریت دیگری. امیدواریم جوانان امروز که حقیقتا جوانان لایقی هستند اگر زمان اقتضا کرد و کشور نیاز داشت ان شاالله ادامه دهنده راه شهدا هستند و من مطمئن هستم که همینطور خواهد بوداست زیرا دانش و درک و تفکر بالایی دارند.
منبع: پایگاه خبری اقطاع
نظرات شما عزیزان:
